روبان ِ صورتی

تجربه های یک روبان صورتی که فوبیای آمپول و آنژیوکت داره :) از پیشگیری - تشخیص و درمان سرطان پستان

روبان ِ صورتی

تجربه های یک روبان صورتی که فوبیای آمپول و آنژیوکت داره :) از پیشگیری - تشخیص و درمان سرطان پستان

14. به بچه هامون چی بگیم؟

 

 تجربه ی من میگه وقتی یه بیمار درگیر کنسر میشه، بعد از گذر از شوک روبرویی با بیماری ، با شروع پروسه درمان به پذیرش بیماری میرسه و به امید پایان پروسه ی درمان، کج دار و مریز با عوارض بیماری کنار میاد ... چیزی که کمتر بهش توجه میشه آسیب روحی  و حس درماندگی همراهان و خانواده ی بیمار هست ... عذابی که همراهان از دیدن حال بیمار متحمل میشن و حس ناتوانی شون در کنترل شرایط – بخصوص اگه همه آشفته باشن و نتونن عواطف رو روحیاتشون رو کنترل کنن، بعضا تا ابد همراه خانواده میمونه ...

یه لایه پایین تر، بچه ها هستند ...

حتما شرایط پیش اومده رو برای بچه ها در حد درک و سن شون مطرح کنید، فکر نکنید با پنهان کاری، از بچه هاتون حمایت کردین ... 

بچه ها متوجه تغییرات میشن ولی چون درکی از وضعیت بوجود آمده ندارند گیج میشن و ممکنه بیمار شدن افراد نزدیکشون رو به خودشون ربط بدن و عذاب وجدان بگیرن ...حتی ممکنه فکر کنن من چون غذامو خوب نخوردم، یا درسمو خوب نخوندم مامان مریض شده ....

اما مطرح کردن این موضوع با بچه ها کمک میکنه که همگی قدم به قدم این پروسه پشت سر بزارن و حس همدلی و مشارکت بچه ها تقویت میشه.

یکی از بارز ترین تغییرات درمان، ریزش مو هست که پنهان کردنش از بچه ها امکانپذیر نیست ... اینجا بهتره که فرد بیمار خودش مطرح کنه و بازم در حد سن بچه ها توضیح بده ... 

مثلا" اگه بچه زیر پنج سال هست ، با نشون دادن عکس آدمهایی که موهای کوتاه دارن ازشون نظر بپرسین که بنظرت کدوم قشنگ تره؟  ... نشون دادن عکس خانمها با موهای خیلی کوتاه کمک میکنه که بچه ها بفهمن همه خانمها لزوما موهای بلندی ندارند ... 

من برای این مرحله از مشاور کمک گرفتم و با هماهنگی آرایشگاه پسرم، در یه زمان خلوت رفتیم اونجا و بازی به سمتی پیش رفت که  من گفتم موهامو مثل پسرم کوتاه کن و اون به آرایشگر گفت موهای مامانم رو کچل کن!  غمگین بودم ولی برای کمک به آرامش بچه ام خودمو ناراحت نشون ندادم و با خوشحالی و خنده از آرایشگاه اومدیم بیرون.

و این اتفاق به جای تراژدی ترسناک، تبدیل شد به یه خاطره ی بامزه ...


اگه بچه اتون بزرگتر هست میتونید توضیح بدین که اکثر دارو ها عوارض جانبی دارند و دکتر بهم یه دارویی داده که گفته منو خیلی قوی میکنه اما یه مدتی باید موهامو بزنم که اثر دارو نره توی موهام ... یا مثلا" این دارو کمک میکنه من قوی بشم اما چون موهام هنوز قوی نیستن نمیتونن به کف سرم بچسبن و برای همین من کوتاهشون میکنم که هی نریزه زمین.


و برای بچه هایی که تو سن بلوغ و بزرگتر هستند هم حتما توضیح بدین، بگین توده کجا هست، چند جلسه درمان نیازه و تو اون روزهای درمان ممکنه شما کمی بیحال باشین ... اونارو تو سکوت و بی خبری رها نکنید. شما با توضیح شرایط و شرکت دادنشون تو بحران بوجود آمده، از سردرگمی بچه هاتون جلوگیری میکنید و اعتمادشون رو جلب میکنید که هر اتفاقی بیافته در جریان قرار میگیرند والا ترس از دست دادن شما، زندگیشون رو مختل میکنه و چه بسا آینده اشون رو هم تحت تاثیر قرار میده.... 

نظرات 6 + ارسال نظر
ربولی حسن کور پنج‌شنبه 12 مهر 1403 ساعت 09:29 http://rezasr2.blogsky.com

سلام
میگم یه روزی اینجا هم آپ میشد!

حق با شماست ... به روی چشم

نرگس چهارشنبه 2 خرداد 1403 ساعت 12:47

گلم چندوقته درمانتون تموم شده؟چه شهری هستید؟ چون مادرم درگیر هست الان داره شیمی درمانی میکنه کنجکاویم به همین علته

سلام 4 ساله که از درمانم گذشته.
امیدوارم خیلی زود پروسه درمان مامان جانتون هم تموم شه

نرگس پنج‌شنبه 27 اردیبهشت 1403 ساعت 22:10

سلام عزیزم
شما استیج و‌گرید بیماریتون چنده؟
زود متوجه شدید؟به لنف خورده بود؟

سلام
برای اینکه شرایط رو مقایسه نکنیم اجازه بدین نگم.
یکی از گزینه های مهم ki67 هست که نشون میده سرعت تکثیر چقدر هست که برای من بالا بود. و بله لنف هم درگیر شده بود که تخلیه کردم.

اعظم۴۶ دوشنبه 24 اردیبهشت 1403 ساعت 22:39

ممنونم که می نویسی
با توجه به نوشته های شما روزه بودن چقدر کمک می کنه به حذف سلول های سرطانی
مطالبت عالی بود خداوند بزرگ ومتعال ،شما وسایر بیماران را شفا بده
لطفا بنویس ومارت از حال و روزت با خبر کن
خیلی وقته ننوشتی
از دکتر ربولی تشکر می کنم که وب شما را معرفی کرد

سلام خوش آمدین به اینجا و از دکتر ربولی خیلی ممنونم بابت معرفی.
درست و کم غذا خوردن یه اهرم کمکی خوب تو این دوران هست که متاسفانه به اشتباه جا افتاده هی میگن بخور قوی شی :))

لیلی شنبه 22 اردیبهشت 1403 ساعت 09:01 http://leiligermany.blogsky.com

ممنون که اطلاعات و تحقیقاتت رو با جزیئات در اختیار دیگران قرار میدی.
منم این دوران رو گذروندم و الان که موهام بعد از یک سال دوباره رشد کرده و ده سانت شده خوشحالم

سلام قهرمان ... خیلی خوشحالم که به جمع دوستانم اضافه شدین. لطفا حواست به پست های بعدیم باشه که هدف از نوشتن وبلاگ مراقبتهای بعد از درمانه :)

ربولی حسن کور دوشنبه 10 اردیبهشت 1403 ساعت 15:52 http://Rezasr2.blogsky.com

سلام
تقریبا مشابه پست اون وبلاگتون بود اما جالب بود ممنون

سلام آقای دکتر .
بله دقیقا. اینجا هم بخاطر ارتباط موضوعیش با وبلاگ گذاشتم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد